Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-28@13:17:54 GMT

نویسنده‌ با ترجمه فارسی کتابش گریست

تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۹۰۵۰۷

نویسنده‌ با ترجمه فارسی کتابش گریست

نویسنده رمان «باغ‌های تسلا» با دیدن ترجمه آن به زبان فارسی گریه می‌کرد و می‌گفت: ترجمه فارسی به کتاب هویت جدید داده و شخصیت‌ها برایم زنده می‌شود.

ابوالفضل الله‌دادی، مترجم زبان فرانسه که با کتاب «باغ‌های تسلا» نوشته پریسا رضا به عنوان شایسته تقدیر جایزه ابوالحسن نجفی معرفی شده است، در گفت‌وگو با ایسنا درباره این کتاب اظهار کرد: داستان «باغ‌های تسلا» از به قدرت رسیدن رضاشاه پهلوی شروع می‌شود و تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ ادامه دارد؛ کتاب داستان آقا و خانم روستایی به نام‌های طلا و سردار است که از قمصر به سمت تهران می‌آیند و در حومه تهران ساکن شده و ناخواسته با اتفاق‌های تاریخی‌ای که در این بازه زمانی رخ می‌دهد، همراه می‌شوند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 به گفته مترجم، «باغ‌های تسلا» داستان سرراستی دارد، راحت جلو می‌رود، شاعرانه و قصه‌گوست.

 او درباره اینکه پرداختن به تاریخ نزدیک به روزگار ما، می‌تواند برای مخاطب امروز جذابیت داشته باشد، گفت: بله. البته دلیل دیگر جذابیت رمان این است که تاریخ را از ورای قصه دو نفر می‌بینیم که مستقیم و غیرمستقیم با اتفاقات سیاسی و اجتماعی درگیر می‌شوند؛ مستقیم زمانی که رضاشاه داشتن شناسنامه را اجباری می‌کند. در آنجا می‌بینیم اسم‌ها و فامیلی‌ها از کجا آمده و سن‌وسال آدم‌ها چطور تعیین می‌شد. غیرمستقیم هم ماجرای پسرشان است که به یک حزب طرفدار مصدق پیوسته و از قبل این ماجرا آسیب‌هایی می‌بیند.

 الله‌دادی در ادامه درباره پریسا رضا، نویسنده ایرانی‌تبار رمان و تجربه ترجمه از نویسنده ایرانی، توضیح داد: خب این موضوع تجربه تازه‌ای بود؛ تاحالا از نویسنده‌ ایرانی‌تبار کتاب ترجمه نکرده بودم. خانم رضا از ۱۷ سالگی در فرانسه ساکن است، در آنجا درس خوانده و تشکیل خانواده داده است. ترجمه از نویسنده ایرانی‌تبار هم نکته مثبت داشت و هم مسئولیت مرا بیشتر می‌کرد؛ نکته مثبت این بود که هرگاه در متن فرانسه دچار مشکل می‌شدم و یا سوالی داشتم به ایشان دسترسی داشتم و می‌توانستم راحت صحبت کنم. از طرفی مسئولیتم بیشتر می‌شد زیرا نویسنده فارسی‌زبان است، فارسی را بلد است اما نمی‌تواند به فارسی بنویسد.

 او با بیان اینکه «باغ‌های تسلا» کتاب مهمی است، اظهار کرد: این رمان جایزه‌های مهمی برده و در مجموعه اصلی انتشارات گالیمار چاپ شده است. من با کتاب «اعترافات یک آنارشیست» با خانم رضا آشنا شده بودم اما کتاب را که خواندم خیلی به دلم ننشست. ولی زمانی که «باغ‌های تسلا» را خواندنم، کتاب را خیلی دوست داشتم به همین دلیل زمانی که نشر برج ترجمه کتاب را پیشنهاد داد، پذیرفتم و بعد از گرفتن کپی‌رایت اثر آن را ترجمه کردم. بعد هم کتاب «عطر معصومیت» را از خانم رضا ترجمه کردم که وقایعش از ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شروع می‌شود و تا انقلاب ۱۳۵۷ ادامه دارد.

الله‌دادی سپس تجربه جالب دیگری از ترجمه کتاب مطرح کرد و گفت: بعد از اتمام ترجمه، کتاب را برای خانم رضا فرستادم. ایشان ترجمه را دوست داشت. زمانی که با هم صحبت می‌کردیم، اتفاق جالبی را برایم تعریف کرد که از دلنشین‌ترین خاطرات من از انتشار کتاب است. خانم رضا گفت: «زمانی که ترجمه را می‌خواندم گاه به بخش‌هایی می‌رسیدم و های های اشک می‌ریختم. زمانی که دخترم حال مرا دید، تعجب کرد و گفت «مگر این کتاب را خودت ننوشته‌ای، پس این حال برای چیست؟» به او گفتم زمانی که کتاب‌های من به فارسی ترجمه می‌شود، یک هویت جدید پیدا می‌کند و به اوج خود می‌رسد. با ترجمه فارسی این شخصیت‌ها برایم زنده می‌شود.» اینکه نویسنده‌ای که کتابش جایزه برده و انتشارات گالیمار آن را چاپ کرده، ترجمه را می‌خواند، برایم احساس خوشایندی داشت و به اصطلاح خستگی کار از تن من در رفت. «عطر معصومیت» هم همین‌طور بود. کتاب را دوست دارم و امیدوارم فرصتی دست دهد تا کتاب منتشر شود.

 این مترجم درباره معیارهای انتخاب کتاب‌ها برای ترجمه گفت: یک‌سری از انتخاب‌ها اینگونه است که اگر کتابی جایزه ببرد، مترجمان سراغ ترجمه آن می‌روند و شاید فلسفه خاصی پشت این ماجرا نباشد که این کتاب را به این دلیل خاص ترجمه می‌کنم. آن‌ها به این توجه می‌کنند که کتاب جایزه برده و یا پرفروش شده است بنابراین اگر در ایران ترجمه شود هم پرفروش می‌شود. مترجمانی هم هستند که کتاب‌هایی را انتخاب می‌کنند که فلسفه دارند. مثلا کتاب «باغ‌های تسلا» به نظرم حرفی می‌زند که به درد ایران امروز می‌خورد. می‌خواهد بگوید پستی و بلندی‌هایی را که داریم تجربه می‌کنیم، گذشتگان ما هم تجربه کرده‌اند.

 این مترجم ادامه داد: جدا از این‌که دوست دارم متن کتاب‌هایی که انتخاب می‌کنم، چالش جدیدی برایم باشد و مرا به چالش بکشد، با متن سروکله بزنم و به زحمت بیفتم موضوع کتاب هم برایم اهمیت دارد، اینکه حرفی را بزند که به درد امروز جامعه و تاریخ ما بخورد، کتابی نباشد که یک ‌بار خوانده شود  بعد هم به کناری برود؛ بلکه در طول زمان بماند و در طول ماه و سال و هفته‌ها بتوان به آن مراجعه کرد. تلاشم این بوده اما اینکه چقدر موفق بوده‌ام، بستگی به نظر مخاطبان دارد.

او درباره ترجمه‌های تکراری از یک کتاب نیز گفت: اولین چیزی که هر کسی به آن فکر می‌کند، امرار معاش  است بنابراین مترجم دست بر روی کتابی می‌گذارد که به نظرش می‌تواند پرفروش شده و گره‌ای از مشکلاتش باز شود و نمی‌شود به این موضوع خرده گرفت. اما گاه از یک کتاب، چند ترجمه با کیفیت‌های مختلف منتشر می‌شود، قطعا کیفیت یکی بهتر از بقیه است و خواننده به آن اقبال پیدا می‌کند و آن را می‌خواند و بقیه از بازار کتاب خارج می‌شوند، کاری نمی‌شود کرد زیرا ما عضو کنوانسیون برن نیستم و هرکسی می‌تواند تصمیم بگیرد کتابی را ترجمه کند. اگر زمانی شرایط رعایت کپی‌رایت فراهم شود، این مشکلات را نخواهیم داشت.

 او خاطرنشان کرد: تنها کاری که مترجمان حرفه‌ای می‌توانند انجام دهند این است که اگر مطلع شدند کتابی را که دارند ترجمه می‌کنند، کس دیگری دارد ترجمه می‌کند، کنار بکشند تا تعداد ترجمه‌ها کمتر ‌شود وگرنه این آشفته‌بازار وجود خواهد داشت و ادامه دارد.

الله‌دادی همچنین درباره وضعیت ترجمه از زبان فرانسه در مقایسه با انگلیسی، گفت: زبان انگلیسی نسبت به زبان‌های دیگر در کشور ما رایج‌تر است و طبیعی است که  خیلی از آثار ترجمه از آن زبان باشد. به نظرم در کنار ادبیات انگلیسی، ادبیات فرانسه خیلی خوب دارد ترجمه می‌شود. اگر مترجمان سراغ متون انگلیسی می‌روند به خاطر فراگیری زبان انگلیسی است وگرنه مترجمان کارهای خوب و باکیفیتی از آثار فرانسه درمی‌آورند و تقریبا کتاب‌هایی که مطابق با ضوابط نشر ماست، ترجمه می‌شود. اتفاقا ادبیات فرانسه از ادبیات‌هایی است که در ایران خیلی اقبال دارد و خوانده می‌شود.

 او درباره تأثیر جوایز بر ترجمه‌ها نیز گفت: در کشور ما جایزه کتاب سال و جایزه ابوالحسن نجفی به ادبیات ترجمه می‌پردازند که جایزه کتاب سال عملا فقط نامزد اعلام می‌کند؛ اگر برگزیده‌ای ندارد چرا نامزد اعلام می‌کنند؟ فلسفه‌اش چیست؟ ‌آیا فقط می‌خواهند بگویند در کتاب سال چنین چیزی وجود دارد و به ادبیات کشورهای دیگر هم توجه می‌شود؟ اگر قرار نیست  برگزیده داشته باشد اعلام نامزد چه سودی برای چه کسی دارد؟‌ آیا یک نمایش و تبلیغاتی است که فهرست نامزدها طولانی‌تر شده و عرصه خالی نباشد؟

 الله‌دادی افزود: جایزه ابوالحسن نجفی نیز برای مترجمان و ناشران مهم است اما فکر می‌کنم بعد از هفت‌ دوره باید این جایزه آسیب‌شناسی شود تا اگر ایرادی وجود دارد، آن ایرادها را رفع کنند و شک و شبهه‌ای به آن راه پیدا  نکند و این جایزه به سمتی برود که اگر فهرست نامزدهای جایزه اعلام ‌می‌شود، خوانندگان بدون هیچ تردیدی آثار را فارغ از اینکه برگزیده شوند یا نه، بخوانند. درواقع مخاطب مطمئن شود از نظر فارسی کتاب پاکیزه است و مترجم غلط و برداشت اشتباه از متن ندارد. البته این کار نیاز به کار گسترده دارد. زمانی که برنده جایزه گنکور اعلام می‌شود تیراژ کتاب به چندصدهزار نسخه می‌رسد و عملا زندگی نویسنده متحول می‌شود. باید ببینیم جایزه نجفی چقدر بر فروش کتاب تأثیر دارد. فکر می‌کنم برگزارکنندگان اطلاعی نداشته باشند، بد نیست اگر دبیرخانه این کار را انجام نمی‌دهد، خبرنگاران فعال آن را انجام دهند.

او در پایان اظهار امیدواری کرد جوایز بیشتری در عرصه ادبیات ما و ادبیات ترجمه شروع به کار کنند که بدون حاشیه، بدون شبهه و در سلامت کامل برگزار شوند که سود جوایز را در کل ادبیات، نشر و مخاطبان خواهند برد.

 انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: ابوالفضل الله دادی جایزه ابوالحسن نجفی پریسا رضا نمایشگاه رسانه های ایران دفاع مقدس انتخابات باستان شناسي نویسنده ای الله دادی خانم رضا کتاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۹۰۵۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، به نقل از ستاد خبری سی‌وپنجمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، طالب آذرخش شاعر ملی تاجیکستان (با تخلص آذرخش) و سردبیر نشریه «پیام سغد» است. تاکنون به قلم او کتاب‌های بسیاری به خط سیریلیک در تاجیکستان منتشر شده است. اثری هم به نام «دیوان عشق» به خط فارسی و سیریلیک دارد که گلچینی از آن توسط انتشارات خردگان در تهران با عنوان «چشم، جانم، چشم...» منتشر شده است.

او بسیار تاکید دارد که آثارش به خط سیریلیک و فارسی منتشر شوند تا کسانی که در تاجیکستان با خط فارسی آشنایی ندارند با آن آشنا شوند و فرصتی برای مقایسه پیدا کنند. همچنین برخی اشعارش نیز در چند نشریه در تهران منتشر شده است. در چندین کنگره و همایش در تهران، تبریز، اصفهان و شیراز شرکت کرده و به قول خودش این «شهرهای عزیز»‌ را دوست داشته است.

طالب آذرخش سابقه حضور در محافل ادبی بسیاری در ایران را دارد و کتاب شعر را بهترین سوغات از ایران می‌داند. آذرخش درباره سابقه حضورش در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران گفت: خوشبختانه تجربه حضور در نمایشگاه کتاب تهران را دارم که برایم بسیار جالب بود. همچنین در چندین محفل فرهنگی از جمله محفل جشنواره فضولی نیز شرکت داشته‌ام.

وی افزود: نمایشگاه کتاب تهران یک بازار بزرگ کتاب است. یکباری که حضور داشتم از صبح تا عصر نتوانستیم حتی نصف نمایشگاه را هم ببینیم. من از حضور در این نمایشگاه که به عنوان یک فروشگاه بزرگ کتاب به نظر می‌رسد بسیار شاد و مسرور شدم. کتاب‌های جالبی در این نمایشگاه دیدم.

آذرخش ادامه داد: در نمایشگاه کتاب تهران، کتاب‌های ادبیات کلاسیک را که سال‌ها آرزوی دست‌یابی و مطالعه‌شان را داشتم پیدا کردم. با ناشران گوناگونی که آثار شعرای بزرگ مثل حافظ، سعدی، فردوسی و ...را منتشر کرده‌اند، گفت‌وگو کردم. وقتی هم که به تاجیکستان بازگشتم کتاب‌های جیبی این شاعران را به عنوان سوغات برای دوستانم آوردم.

این شاعر فارسی‌سرا در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به این نکته که به ادبیات معاصر ایران بسیار علاقه‌مند است، گفت: نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، محل آشنایی من با آثار معاصر ادبیات ایران بود. من عاشق شعر و خصوصا شعر عالمگیر ایران هستم. با شعر معاصر ایران هم آشنایی دارم. آثار شاعرانی همچون شهریار، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، شاملو و ... در تاجیکستان شناخته شده است. از اینکه در نمایشگاه کتاب تهران بدون واسطه و به راحتی به این کتاب‌ها دسترسی داشتم موجب خشنودی‌ام بود.

آذرخش همچنین با اشاره به این نکته که گویش تاجیکستانی‌ها و ایرانی‌ها باهم تفاوتی ندارد، ادامه داد: ما یک زبان داریم. شعر معاصر ایران و شعر معاصر تاجیکستان یک زبان دارد که همان زبان رودکی، خیام و حکیم فردوسی است. ما همان چیزی را که شما می‌خوانید، می‌خوانیم. البته در حوزه شعر معاصر ایران شعرهایی هم هست که به لهجه تهرانی یا شیوه‌های متفاوت است. اما همه این‌ها به زبان فردوسی و حافظ است. ما امروز شعری که در شاهنامه می‌خوانیم در شعر معاصر تاجیک هم می‌بینیم.

وی اضافه کرد: وقتی از ادبیات ایران حرف می‌زنیم، تفاوتی بین ایران و تاجیکستان نمی‌بینیم. فقط یک ادبیات فارسی در میان است. حتی ادبیات معاصر ایران هم در تاجیکستان شناخته شده است. بسیاری از آثار رمان‌نویسان معاصر در تاجیکستان منتشر شده است. اما در تاجیکستان شاعران ایرانی بیشتر مورد اقبال عموم قرار گرفته‌اند. من در اخبار دیده بودم که یکی از کتاب‌های فاضل نظری در یک فروشگاه در تهران، فروش چند هزار جلدی داشته است. این کتاب در تاجیکستان هم به زبان سیریلیک برگردانده شده است و غزل‌های او علاقمندان خاص خودش را دارد. من سردبیر مجله «پیام سغد» در تاجیکستان هستم. ما در هر شماره از مجله شعری از هم‌زبانان ایرانی یا افغانستانی را چاپ می‌کنیم. من تاکید می‌کنم که شعر هم‌زبان خود را منتشر می‌کنیم نه شعر ادبیات ایران یا افغانستان را.

آذرخش در بخش دیگری از این گفت‌وگو به نقش نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران در بهبود دیپلماسی فرهنگی میان دو کشور ایران و تاجیکستان اشاره کرد و ادامه داد: خیلی خوب می‌شد اگر نمایشگاهی مانند نمایشگاه کتاب تهران در کشورهای فارسی‌زبان یعنی افغانستان و تاجیکستان هم می‌داشتیم. چون در افغانستان و تاجیکستان نمایشگاه‌های صنعتی و اقتصادی مشترک و غیرمشترک بسیاری برگزار می‌شود، اما نمایشگاه کتاب نداریم. نکته دیگر این است که خیلی خوب می‌شد اگر در نمایشگاه کتاب تهران مکان معینی وجود داشت تا خوانندگان با ادیبان، نویسندگان و ناشران گفت‌وگو و دیدار داشته باشند. من خیلی علاقه‌مندم که آثار شاعران تاجیکستانی در نمایشگاه کتاب تهران معرفی شود و در معرض دید و خرید عموم قرار گیرد. ما می‌توانیم کتاب‌هایی منتشر کنیم که یک طرف آن خط فارسی و طرف دیگر آن خط سیریلیک باشد. این موضوع به آموزش زبان فارسی کمک خواهد کرد چون تاجیکستانی‌ها حتما باید خط فارسی را یاد بگیرند. آشنایی با خط فارسی باعث می‌شود که از گذشته خود آگاه شوند و آینده خود را ببینند. البته اگر خوانندگان ایرانی هم با خط سیریلیک آشنا شوند خیلی خوب می‌شود.

وی در پایان در پاسخ به این سوال که «چرا با وجود پیوندهای فرهنگی و زبان مشترک میان ایران و تاجیکستان، ارتباطات فرهنگی محدودی میان دو کشور وجود دارد؟» گفت: فکر می‌کنم سرحدات و مرزهای جغرافیایی دلیل این موضوع باشد. اخیرا قابلیتی ایجاد شد و در فضای مجازی صفحاتی پدید آمد که خوانندگان، ادیبان و شاعران ایرانی و تاجیکی با یکدیگر در تعامل باشند و مثلا یک شاعر تاجیکستانی بتواند با خواننده ایرانی طرف گفت‌وگو قرار گیرد. چون تاجیکستانی‌ها هم به زبان فارسی سخن می‌گویند. فقط لازم است که با زبان فارسی آشنایی داشته باشند تا بتوانند از آثار شاعران ایرانی استفاده کنند. اگر رفت‌وآمد این محافل ادبی بیشتر شود شاهد نتایج بهتری هم خواهیم بود. همچنین ارسال کتاب‌های تاجیکستانی به ایران و بالعکس می‌تواند عامل مهمی برای تقویت این پیوندها باشد.

سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت (۱۴۰۳) در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری برگزار می‌شود.

۲۲۰۵۷

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900156

دیگر خبرها

  • بررسی آثار کلر ژوبرت نویسنده و تصویرگر مسلمان شده فرانسوی
  • بازی برای کودکان خیلی مهم است اما جایگاه ادبیات هم حفظ شود
  • ورود ترجمه «آن روی دیگران» به کتابفروشی‌ها
  • ترجمه «قلمروزدایی علم و دین» روانه بازار نشر شد
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • زندگی با آل‌احمد در شیوه نگارش سیمین دانشور تاثیر نداشت
  • زندگی با آل‌احمد در شیوه نگارش سیمین دانشور تاثیر نگذاشت
  • انتشار کتاب یوسف گم گشته باز آید در ماهشهر
  • کتاب نشانه‌شناسی شکلک‌ها منتشر شد
  • نزدیکی نگاه به حجاب در اسلام و مسیحیت